در روايات ميخوانيم مرد
وقتي ميخواهد وارد خانه شود يك هديه ولو كوچك تهيه كند. غم و غصهها را در خارج
از خانه بريزد وقتي خانم در را باز كرد، سلام كرد، سلام كن بلكه تو زودتر سلام كن،
تبسم كن، آن هديه را به او بده، اگر چيزي خريدي به او بده و يك خسته نباشي يك
آفرين به خانمت بگو. وقتي نشستي سر سفره، خورده و نخورده تشكر كن، ولو اينكه غدا
مطلوب تو نباشد اما يك باركالله يك آفرين به او بگو، اين ممكن است به حسب ظاهر
ساده باشد اما كوچك بزرگ است و براي جلب محبت خيلي بزرگ است. تمام خستگيها، بينشاطيها
از دل زن بيرون ميرود. اين چنين نميكنيم لذا خانهها سرد است. وقتي محابه ميكنيم
ميبينيم اين سردي را خانم بهوجود آورده. معلوم است وقتيكه آقا وارد خانه بشود و
ببيند خانمش تزيين نكرده بلكه بايد اول كفاره دهد بعد درصورت او نگاه كند وقتيكه
خانم ببيند آقا وارد خانه شد و باندارهاي عبوس و اخمو است كه نميشود به او نگاه
كرد معلوم است كه محبت هم كه داشته باشد با ماه اول، ماه دوم از بين خواهد رفت.
معلوم است آقاي گرسنه وقتي بيايد داخل خانه قبلاً هم گفتم خانم! من كه آمدم ناهار
موجود باشد، روز اول، ماه اول، سال اول، سال دوم ميآيد و بانتظار غذا گرسنه مينشيند
بعد هم يك غذاي سوختة بدردنخور مقابل او ميگذارد و ميگويد آش خالهات است بهجاي
هديه كه مرد بايد براي خانمش ببرد، بهجاي اينكه گلي براي گل بدهد وقتي وارد خانه
ميشو.د يك زخمزبان به زنش ميزند يك تندي، يك داد. اين كوچك است از نظر او اما
از جهت اينكه محبتش را از دل ببرد بسيار بزرگ است و نظير اين كوچكهاي بزرگ زياد
داريم.
اگر راستي استحكام محبت د
رخانه و خانواده ميخواهيد بايد اين كوچكهاي بزرگ را مراعات كنيد.